جدول جو
جدول جو

معنی دوست آباد - جستجوی لغت در جدول جو

دوست آباد
دهی است از دهستان جعفرآباد بخش حومه شهرستان قوچان، واقع در 16 هزارگزی جنوب خاوری قوچان و شمال خاوری شوسۀ قدیم قوچان، دارای 222تن سکنه، آب آن از قنات تأمین می شود، صنایع دستی آن قالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد، واقع در 6 هزارگزی شمال باختری مشهد کنار راه شوسۀ مشهد به قوچان، دارای 112 تن سکنه، آب آن از قنات تأمین می شود، راه آن اتومبیل رو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پس کوه بخش قاین شهرستان بیرجند، واقع در 42 هزارگزی جنوب باختری قاین، دارای 495 تن سکنه، آب آن از قنات، از محمدآباد می توان اتومبیل برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ لَ)
لقب شهر ملایر، و دولت آباد نام قریۀ مجاور شهر بوده که امروزه جزو محلات شهر است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ده کوچکی است از دهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان. واقع در 35هزارگزی شمال خاوری بافت. سر راه فرعی رابر به زنجان. دارای 12 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(شَ کَ)
دهی از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سو سَ)
دهی است از دهستان مرگور بخش سلوانا شهرستان ارومیه. دارای 135 تن سکنه. آب آن از درۀ بینار و چشمه. محصول آنجا غلات، توتون، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران واقع در 12 هزارگزی جنوب ری با 294 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی است از دهستان دیزمار، خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر، واقع در 30 هزارگزی شمال باختری ورزقان و 37 هزارگزی جادۀ ارابه رو تبریز به اهر. کوهستانی و معتدل است و 149 تن سکنه دارد. آب آن از دو رشته چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سا)
دهی است از دهستان آشتیان بخش طرخوران شهرستان اراک واقع در 15 هزارگزی جنوب خاوری طرخوران با 337 تن سکنه آب آن از قنات و راه آن مالرو است. از سکنه عده ای برای کارگری به تهران می روند. مزارع خان بلاغی و قره قاش جزء موسی آباد است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(نِ شَ)
ده کوچکی است از بخش دلیجان شهرستان محلات. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(سِ لِ صَ وَ سَ)
دروازۀ یوسف آباد، هم به مناسبت قنات فوق الذکر در شمال تهران بوده است. سابقاً یوسف آباد از باغ های مشهور خارج شهر تهران به شمار می رفته و متعلق به میرزا یوسف مستوفی الممالک بوده است، ولی اکنون بیمارستان شمارۀ یک ارتش در آن ناحیه واقع است. از سال 1327 هجری شمسی دولت اراضی یوسف آباد را به مستخدمین دولت به اقساط طویل المده واگذار کرد. اکنون منازل و دکاکین بسیاری در آن قسمت ساختمان شده است و یکی از آبادترین نقاط شمال شهر تهران محسوب می شود. و رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار، دارای 200 تن سکنه، آب آن از قنات و محصولش غلات، برنج، خرما و لبنیات است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان بزچلو است که در بخش وفس شهرستان اراک واقع است و 243 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(شَ دَ / دِ)
رفیق باز، که بیشتر در خدمت و کمک و معاشرت دوستان سرکند، معاشر، دوست پرست، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان فیض آباد بخش فیض آباد محولات شهرستان تربت حیدریه، واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری فیض آباد با 2486 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه آن اتومبیل روست، مزرعۀ کوشکوه، محبت گرگ، سلمی دشت، شاه رگ، شورآب، آبزواسفرجزء این ده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی از بخش دره شهر شهرستان ایلام. سکنۀ آن 182 تن. آب آن از رود خانه سیمکان. محصول آنجا غلات و حبوب و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 45 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین با 464 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، امام زاده دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا